جوانان در قلم رمز شفا نیست
دوای درد استبداد خون است
ز خون بنویس در دیوار ظالم
که آخر سیل این بنیاد خون است
بلخی
جوانان در جنگ رمز شفا نیست
دوای درد استبداد علم است
با قلم بنویس بر دیوار ظالم
که آخر سیر این بنیاد نابودیست
ر.دانش
بلخی ستارهی بود در آسمان تاریک آن عصر که با او میشد راه را گم نکرد، او در عصرش محکمترین سخن را گفت “بجنگ” تا ثابت شوی، در عصر بلخی دغدغه “بودن” بود که وی راه درست اثبات “بودن” را نظر به مقتضای زمان نشان داد.
عصر امروز ما موضوع بودن نیست/اگر باشد هم قرار ندهیم، چون بازی بر یک دور باطل میشود، امروز موضوع “چگونه بودن” است/قرار دهیم.
بلخی و سلفهای ما بودن را اثبات کرد، بیایید که چگونه باشیم را ما طرح کنیم و این چگونگیی بودن در دنیای معاصر روی میزها بررسی میشود.
چگونگی بودن خود را فقط با دانایی میتوانیم ترسیم کنیم و با دیالوگ/تفهیم وارد جهان شویم و باید زبان عصر را بفهمیم[تکناوژی اتمی، رباتیک و بیولوژیک]!
برای فهم درست سخنم یک پرسش را طرح میکنم:
آیا یهود، یهود بعد از نسلکشی، نحوه مبارزه یهود، مطرح شدن یهود در سطح جهان، میکانیزم عروج یهود و چرایی نقش یهود در جهان را بررسی کرده اید؟
ب